شرایط زیر رو تصور کن :
۳ ماه تابستون مسافرت خارج از کشور هستی و از بهترین فروشگاههای لباس خرید میکنی،
بهترین غذاهارو میخوری و بهترین هتل شهر رو انتخاب میکنی و
درحالی که کنار ساحل داری آفتاب میگیری گوشی موبایلت رو چک میکنی
میبینی کل درآمد امروزت از تمام هزینههای بیشتر بوده و یک لبخند رضایتبخش میزنی و از افق دریا لذت میبری…
و یا تصور کن میخواهی یک خونه جدید بخری، میری چندتا خونه عالی میبینی
توی محله دلخواهت و بلاخره یکیش همون گزینه عالی هستش
که میخوای، با خانوادت صحبت میکنی همه ازین تصمیم جدیدت
هیجان زده میشن و میری اون خونه دلخواهت رو میخری و بعد از چندماه حسابت رو چک میکنی میبینی
تمام هزینه خونه رو در طول چندماه کار دوباره بدست آوردی.
این رویا چقدر برات شیرین و لذتبخشه؟
میخواهم بگم دیگه رویا نیست، میتونی تبدیل به حقیقتش کنی !
دوست داری یادبگیری چطور؟
-
ذهن چیست؟
-
افکار چه ارتباطی با دنیای بیرون دارند؟
-
آیا افکار انرژی و ارتعاش دارند؟ نتایج تحقیقات عملی که انجام شده
-
آیا عرفا و عالمان دینی و پیامبران به موضوع ذهن و اهمیت آن اشاره کرده اند؟
-
چطور افکارمان را تبدیل به پول و ثروت در زندگی کنیم؟
-
چطور با نیروی فکر بیماریهایمان را شفا دهیم؟
-
چطور با نیروی فکر روابط خوب و پایداری با دیگران ایجاد کنیم؟
-
چطور با نیروی فکر احساس شادی و لذت و خوشبختی را دوباره وارد زندگی کنیم؟
این دوره آموزشی یکبار برای همیشه، یادمیگیرید
چطور پتانسیل ضمیرناخودآگاهتان را یعنی همان بخشی از وجود انسان که
اکثر مردم هنوز از قدرت شگفتانگیز آن مطلع نیستند، استفاده کنید
تا ثروت، سلامتی و روابط خوب و خوشبختی را وارد زندگی کنید.
هرآنچه که میخواهید باشید یا بدست آورید، تنها حاصل تفکرات و کارکرد ذهن شماست؛
شما اگر بلد باشید ذهنتان را کنترل کنید میتوانید تمام زندگیتان را کنترل کنید
و اگر نتوانید ذهنتان را کنترل کنید، هرگونه اقدام عملی و فیزیکی برای تغییر زندگیتان بیاثر و بینتیجه خواهد بود.
راهکارهای عملی این دوره به فرد یاد میدهد
فارغ از اینکه دیگران چه نگاهی به نوعِ کسب و کار یا وضعیت اقتصادی جامعه دارند،
علائق خودش را بشناسد و باورهای قدرتمندکننده و ثروت ساز درباره علائق اش را بشناسد
و با ساختنِ آن باورها، نه تنها از حرکت در مسیر علائق اش لذت ببرد، بلکه ثروت هم بسازد.
زیرا فرد در این دوره یاد میگیرد که همه ی شغلها و همهی استعدادها،
پتانسیل یکسانی برای ساختنِ ثروت دارند، آنچه تفاوت را در نتایج ایجاد میکند، نگاه فرد به علائق اش است
جلسه به جلسه ی این دوره، به فرد کمک می کند تا با پیدا کردنِ منطق های قوی
، امکان پذیر بودنِ رسیدن به خواسته اش را برای ذهنش منطقی کند.
منطق هایی که فرد کمک می کند تا فراوانی را باور کند:
و این باور او را در مسیر علائق اش دست به عمل میکند.
یعنی آرام آرام باور به کمبود را که سالها به او اجازه ی تولید
محصول مد نظرش یا راه اندازی کسب و کار مورد علاقهاش را نداده بود
آنهم به خاطر ترس از کمبودِ مشتری،
تبدیل میشود به توانایی در دیدنِ مشتریها و بازاهایی که هر روز در حال گسترش هستند.
منطقهایی که به فرد کمک میکند تواناییهایش را باور کند و برای بهبود وضعیت زندگی اش قدم های عملی بردارد.
یعنی به جای توهمِ یک شبه ثروتمند شدن و گرفتاری در دام کلاهبرداری ها
یا باختنِ کل زندگیاش یک شبه در بورس، مولد ثروت بشود”
یعنی با به کار بردنِ توانایی ها و علائقش برای حل مسائل و ارائه ی ارزش، ثروت خلق کند.
زیرا اولین نشانههای احساس لیاقت واقعی خود را در قدم هایی عملی بروز می دهند
که فرد میتواند برای بهبود وضعیت زندگیاش بردارد
قدم های عملی که برای اجرای ایده هایش بر میدارد
«تغییر باورِ کمبود، به باور فراوانی» که خود را در قدمهایی نشان می دهد
که فرد برای اجرای ایدههایش و فعالیت در حوزه مورد علاقه اش بر میدارد
فارغ از اینکه دیگران، چه شغلی را ثروت ساز و پر مشتری میشناسند؛
«تغییر باورِ احساس عدم لیاقت به «باور احساس لیاقت» که خود را در
«ورود به دل ترسهایی نشان میدهد که او را متوقف ساخته بود»
در قدمهایی که فرد برای اجرای ایدههایش برمیدارد؛
باور به تأثیر عوامل بیرونی تبدیل شده به اینکه فرد میتواند نقش تعیین کننده ی باورهای خودش را در وضعیت مالیاش بفهمد. ارتباط معناداری را ببیند که بین نگاهش به ثروت و تجربه اش از پول، در زندگی اش هست؛
ارتباط معناداری را در وجودش بشناسد
که بین نگاهش به توانایی های خودش و رفتارهایی که برای کسب درآمد دارد،
و به خودشناسی برسدبه محدودیتهایی که پذیرفته، شک کند؛
الگوهایی را ببیند که با وجود تواناییهای حتی کمتر از او و از شرایط حتی نامناسبتر از او،
به استقلال مالی رسیدهاند و با دیدن این واقعیتها، شک کند به دلایلی که ذهنش برای قدم برنداشتن میآورد
شک کند به دلایلی که او را قانع ساخته تا وضعیت ناخواسته را تحمل کند
فراوانی فرصتها و نعمتها را ببیند و به زندگی پر از کمبود راضی نشود
امکان پذیر بودنِ کسب و کار ساختن از تواناییهایش را باور کند
و به رگِ غیرتش بربخورد که با وجود این تواناییها و با وجود این فرصتهای پیش رو
و با وجود این هدایتهای شفافاگر هنوز هم برای تجربه یک خواسته،
مراقبِ حساب و کتاب جیباش است؛
اگر هنوز هم بهانهاش بی ثباتی قیمت دلار یا خراب بودن اقتصاد مملکت است؛
یا به خاطر حقوقی بخور و نمیر سر کاری میرود که با تمام وجود از انجامش متنفر است؛
نگران هزینههای آخر ماه هست و هنوز هم منتظر است تا دیگران کاری برایش انجام دهند؛
و به هر بهانهای قدمی برای اجرای ایدههایش برنمیدارد و
منتظر افتادنِ یک گونی پول از آسمان است؛
اگر هنوز هم به شیوهی محدودیتهای قبلی رفتار میکنیم اما منتظرِ نتیجه متفاوت است؛
و…
یعنی وقتی فرد قانون را میفهمد، دلیل تفاوت نتاجی را میشناسد،
خودش را میشناسد، ترمزهای ذهنیای که درهای نعمت و رحمت را به رویش بسته اند را به وضوح میبیند،
آنوقت از یک طرف به صورت منطقی به این نتیجه رسیده است
که توانایی تغییر شرایط مالیاش در دست خودش است و از طرف دیگر جرأتِ بهانه آوردن یا به تعویق انداختن را ندارد؛
به عبارت دیگر، اهرمِ رنج و لذت درباره «مولد بودن، ارزش خلق کردن و ثروت ساختن»
در ذهنت در جای درست قرار گرفته و او را به در این مسیر پیش میبرد.
و هرچه جلسه به جلسه با این آگاهیها پیش میرود
و قدمها را یکی پس از دیگری برمیدارد، آرام آرام سر و کله نتایج پیدا میشوند،
انگیزههایش را تغذیه میکنند و او را در این مسیر غیر قابل توقف میکنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.