مفهوم ضمیر ناخودآگاه چیست و چه نقشی در تغییرات انسان دارد؟
مسیر تغییر زمانی لذتبخش خواهد بود و با سرعت بیشتری پیش خواهد رفت که ما بدانیم چگونه باید تغییر کنیم و برای ایجاد تغییرات در خودمان باید به کدامین قسمت وجودمان قدم بگذاریم.
علتی که تغییر برای ما دشوار میباشد و نمیتوانیم تغییراتی که در زندگی انجام میدهیم را بهصورت پایدار حفظ کنیم این است که ما نمیدانیم چگونه و در کجا باید تغییرات موردنظر خودمان را انجام دهیم تا آنها پایداری بیشتری داشته باشند و ما بتوانیم مسیر تحول را با سرعت و راحتی بیشتری طی کنیم.
سؤالات اساسی که مطرح میشود این است که آیا ما قادریم تغییرات پایداری را در مدتزمان کوتاهتر و با سرعت و کیفیت بیشتری انجام دهیم؟ جایگاه تغییرات اساسی در وجود انسانی کجاست و چگونه میتوان به این جایگاه دست پیدا کرد؟
چرا تغییر و تحول برای بشر امری ساده نمیباشد؟
در مباحث قبل به این موضوع پرداختیم که جایگاه و زمینهای که در ان ال پی برای تغییر مورد توجه میباشد ذهن و مغز و سیستم عصبی میباشد
و ذهنی که مدنظر ماست از سه قسمت تشکیلشده که به ترتیب این قسمتها ضمیر خودآگاه، نیمه خودآگاه و ناخودآگاه میباشند که این تقسیمبندی توسط فروید انجامگرفته که نیمه خودآگاه و ناخودآگاه همان ضمیر ناخودآگاه در نظر گرفته میشود.
درنتیجه برای ایجاد تغییر و تحول باید در فرایندهای ضمیر خودآگاه و بهخصوص ناخودآگاه تغییراتی را ایجاد کنیم و برای این کار نیاز داریم تا ابزارهایی را در اختیار داشته باشیم که بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم چراکه ذهن هر فرد که مجموعی از خودآگاه و ناخودآگاه اوست دارای زبان خاص خود میباشد.
علتی که ما نمیتوانیم در خودمان، دیگران و جهانی که با آن در ارتباط هستیم تغییرات سریع و پایداری ایجاد کنیم عدم آگاهی به زبان ذهن و ضمیر ناخودآگاه و راههای برقراری ارتباط با آن است
و علتی که ما در ان ال پی قادریم تغییرات پایدارتری را در بازه زمانی کوتاهتری ایجاد کنیم آشنایی با ابزارها و تکنیکهایی میباشد که ما قادریم تغییرات را در سطح ضمیر ناخودآگاه که جایگاه تولید شخصیت، رفتارها، احساسات، باورها و ارزشهای ماست ایجاد کنیم.
پس درنتیجه برای تغییر ساختارهای شخصیت باید احساسات و باورها و ارزشهای موجود در ناخودآگاه را تغییر دهیم که این کار ملزم شناخت راههای نفوذ به ساختارهای ناخودآگاه و زبان مختص آن میباشد.
مهمترین وظیفه ضمیر ناخودآگاه چیست ؟
به نظرشما وظیفه اصلی ضمیر ناخودآگاه چیست ؟ حفظ امنیت، رفاه، آسایش و آرامش ما در زندگی است و تمامی چیزهایی که بخواهند این امنیت را در ما به خطر بیندازند با مقاومت و مخالفتهایی از سمت ناخودآگاه روبهرو میشوند
و نکته دیگر اینکه این امنیت بر اساس برنامههای موجود تعریف میشود و ناخودآگاه تعادلی که برای خودش میسازد
بر اساس همین برنامههاست یعنی اگر فردی رفتار نادرستی را بارها تکرار کند تا ناخودآگاه شود زمانی که میخواهد آن را تغییر دهد با مخالفت روبهرو میشود چراکه تغییر آن رفتار ممکن است تعادل و امنیت فرد را به خطر بیندازد.
مثلاً فردی که دروغ میگفته تا بتواند اجناس خود را بیشتر بفروشد اگر تصمیم بگیرد که صداقت را در دستور کار خود قرار دهد با مقاومتهایی روبهرو خواهد شد که از سمت ناخودآگاه میباشد
چراکه ناخودآگاه میگوید صداقت باعث میشود پول کمتری وارد زندگی شود و امنیت مالی به خطر میافتد
و این عکسالعمل توسط ناخودآگاه به خاطر نیت و منظوری است که برایش تعریفشده که این نیت در اینجا این میباشد که دروغ باعث کسب درآمد بیشتر میشود و ثروت بیشتری را به وجود میآورد؛
که برای تغییر این نیتها و رفتارهای ناشی از آنها ما میتوانیم از تکنیکهایی در ان ال پی استفاده کنیم تا مخالفت ناخودآگاه را برطرف کنیم و آن را به سمت تغییری که متعالیتر است هدایت کنیم.
شکلگیری شخصیت در ضمیر ناخودآگاه
زمانی که ما متولد میشویم دارای باوری خاصی نیستیم و سوژهای در ذهن ما تعریفنشده و با گرفتن ورودی و اطلاعات از خانواده، دوستان، رسانهها و فرهنگی که در آن بزرگ میشویم و
محیطهایی که در آن رشد میکنیم شروع به گرفتن سوژههای مختلفی بهصورت خواسته یا ناخواسته میکنیم و بعد از ورود اطلاعات که همان سوژهها میباشند،
توسط مکانیزمها و فرایندهای ناخودآگاه و خودآگاه پردازششده و رفتارها، احساسات، واکنشها و … را که خروجی این پردازشها هستند تولید میشوند
و بهاینترتیب باگذشت زمانبر اساس نوع زندگی و ورودیهایی که ما دریافت میکنیم و تکرار دائم آنها نظام باورها و ارزشها و در کل هویت و شخصیت ما در ضمیر ناخودآگاه شکل میگیرد که باعث خلق جهان بیرون ما میگردد.
ازآنجاییکه یکی از وظایف اصلی ناخودآگاه حفظ امنیت ماست تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا برنامهها و نرمافزارهای ایجادشده و موجود در خودش را هرچند نامطلوب و تأثیرگذار باشد حفظ نماید
و از این طریق تعادل ما را برای حفظ این امنیت، رفاه و آسایش بهصورت کاملاً ناخودآگاه بر اساس نوع برنامهاش رهبری نماید؛
که برای تغییر این برنامهها و نرمافزارهای ذهنی موجود در ناخودآگاه نیاز به دسترسی به آن داریم زیرا تعداد بینهایتی از پردازشهای ذهنی و مغزی ما توسط ناخودآگاه و برنامههای ناشی از آنکه توسط ورودیهای قبلی ایجادشده پردازش میشود؛
ما در ان ال پی با استفاده از زبان و کلام که یکی از پایههای اساسی آن کلام هیپنوتیزمی میباشد قادریم به سطوح و ساختارهای عمیق ناخودآگاه دسترسی پیدا کنیم و
برنامههای ذهنی نا مؤثر را از کار انداخته و با دستکاری فرایندهای ذهنی و مغزی نحوه پردازشها را عوض میکنیم تا خروجیهای متعالی را با آن تولید کنیم.
در واقع راه دسترسی به ضمیر ناخودآگاه چیست ؟ هیپنوتیزم.
راه نفوذ به ضمیر ناخودآگاه چیست ؟
همانطور که میدانید ما هنگام تولد کاملاً ناخودآگاه هستیم
و با رشد کردن و بزرگ شدن و آموزشهای منطقی که در طول زندگی میآموزیم دریچههای ضمیر ناخودآگاهمان بهمرور بسته میشود و به سمت خودآگاه پیش میرویم؛
اینیکی از علتهای اساسی میباشد که تغییر و تحول برای کسانی که ذهن و ناخودآگاه و عملکردهای آن را نمیشناسند کار آسانی نیست.
آیا این دریچهها راه ورودی دارند و میتوان به منابع ناخودآگاه دسترسی پیدا کرد؟