سازوکار شکل گیری عادات در مغز چیست؟
این مطالعه نشان میدهد که مدارهای مغزیِ مربوط به عادتها و کارهای هدفمند در قشر اوربیتوفرونتال (بخش تصمیمگیری در مغز) با هم رقابت میکنند و مواد شیمیایی عصبیای بهنام اندوکانابینوئید (endocannabinoids) مانند ترمزی برای مدارهای کارهای هدفمند هستند و موجب میشوند که عادتها کنترل را به دست بگیرند و ما بر اساس عادتهایمان عمل کنیم.
اندوکانابینوئیدها گروهی از مواد شیمیایی هستند که بهطور طبیعی در بدن انسان و سایر جانوران تولید میشوند. گیرندههای اندوکانابینوئیدها در سرتاسر بدن و مغز وجود دارند و سیستم اندوکانابینوئید در فرایندهای فیزیولوژیکی فراوانی مانند اشتها، احساس درد، خلقوخو و حافظه نقش دارد.
قشر اوربیتوفرونتال مغز در دریافت و ارسال اطلاعات برای کارهای هدفمند نقش مهمی دارد و افزایش فعالیت نورونها در قشر اوربیتوفرونتال موجب افزایش کارهای هدفمند میشود. وقتی فعالیت این ناحیه مغز کاهش مییابد، کارهای هدفمند مختل میشوند و ما بر عادتهایمان تکیه میکنیم.
پس بهطورخلاصه میتوان گفت که وقتی قشر اوربیتوفرونتال آرام میشود، عادت کنترل را به دست میگیرد.
عادت و روتین چه هستند؟
بهگفته دکتر بنجامین گاردنر (Benjamin Gardner)، پژوهشگری در دانشگاه کینگز لندن، «عادت با ایجاد محرک برای انجام رفتاری عمل میکند که با اندکی تفکر آگاهانه یا بدون آن انجام میشود.» عادت نوعی یادگیری است. با ایجاد یک عادت، مغز ما ذهن را آزاد میکند تا بدون تفکر کارهای دیگری را انجام بدهد.
در کودکی باید به ما بگویند که پس از استفاده از توالت دستهایمان را بشوییم. کودکان باید روی عمل بازکردن شیر آب، مالیدن صابون و کفکردن آن و آبکشی دستها تمرکز کنند. ولی بزرگسالان این کار را ناخودآگاه انجام میدهند و میتوانند در زمان انجام مراحل شستن دست به چیزهای دیگری فکر کنند.
آیا شرطیشدن موجب شکلگیری عادت میشود؟
در بعضی از کتابهای خودیاری ادعا میشود که عادتها صرفا با ارائه پاداش برای رفتاری مشخص شکل میگیرند. در رفتارگرایی این ادعاها بر اساس پژوهشهایی مطرح میشوند که در آنها به حیوانی آزمایشگاهی مانند موش میآموزند مسیری پرپیچوخم را برای جستوجوی غذا به خاطر بسپارد. گرچه این شکل از یادگیری، که شرطیشدن فعال (operant conditioning) نام دارد، برای موش در مسیری پرپیچوخم مؤثر است، برای انسانها در دنیای واقعی کاربردی ندارد، زیرا در زندگی واقعی در قفس و مسیرهای پرپیچوخم اسیر نشدهایم و میتوانیم رفتارهایمان را مدیریت کنیم.
انگیزه چیست؟
سالها فکر میکردیم که «اصل لذت» زیگموند فروید پایه و اساس انگیزه انسان است. او عقیده داشت که رفتار از میل به رسیدن به لذت و اجتناب از رنج ناشی میشود. رفتارگرایانی مانند بیاف اسکینر هم عقیده داشتند که تقویت و تنبیه موجب رفتار شرطی میشود.
ولی امروزه میدانیم که انگیزه با لذت و رنج ایجاد نمیشود، بلکه از نظر عصبشناسی میل به فرارکردن از رنج و ناراحتی است. تمام رفتارهای انسان، حتی اشتیاق برای انجام کاری لذتبخش، با رنج تحریک میشوند. این مسئله پاسخ هموستاتیک (homeostatic response) نام دارد.
تفاوت عادت و روتین چیست؟
اگر رنج و ناراحتی انگیزه همه رفتارها باشد، عادت و روتین باید از یک قانون پیروی کنند. اینکه چگونه و در چه زمانی از انجامدادن یا انجامندادن کاری احساس ناراحتی میکنیم، برای درک تفاوت عادت و روتین ضروری است.