ما قادریم به سطوح عمیق ناخودآگاه که محل برنامهها و نرمافزارهای ذهنی ما میباشد دست پیدا کنیم
و اگر نیاز به تغییری در برنامههای ذهنی که نا مؤثر هستند داشتیم میتوانیم با ساختارها و تکنیکهای مشخصی به سمت آنها رفته و در آنها تغییرات اساسی را ایجاد کنیم
که این راه دسترسی به ناخودآگاه رابطه مستقیمی با فرکانسهای مغزی دارد که ما دارای پنج سطح فرکانس مغزی میباشیم.
1- سطح گاما: در این سطح فرکانسهای مغزی بالاتر از 30 هرتز میباشد که در این حالت مغز بیشترین فعالیت خود را دارد؛ مانند زمانی که عصبانی هستیم و …
به علت اینکه ناخودآگاه محل شخصیت ما و فعالیتهای حیاتی بدن میباشد
در زمانی که مغز ما در این سطح فرکانسی باشد برای حفظ امنیت ما دریچههای ناخودآگاه بسته میشود.
پس درنتیجه با این سطح ما قادر نیستیم به ناخودآگاه دسترسی پیداکرده و تغییری انجام دهیم.
2- سطح بتا: در این سطح فرکانسهای مغزی بین 14 تا 30 هرتز میباشد که ما در حالت عادی خود قرار داریم و در راحتی نسبی در حال انجام کارهای روزمره خود هستیم.
3- سطح آلفا: در این سطح فرکانسهای مغزی بین 7 تا 14 هرتز قرار دارد. سطح آلفا، سطحی است که ما برای برنامهنویسی و دسترسی به منابع ضمیر ناخودآگاه به آن احتیاج داریم. در این سطح دریچههای ضمیر ناخودآگاه باز است و قابلیت برنامهنویسی مجدد وجود دارد.
ما این سطح را هنگامیکه در حال خواب رفتن بین خوابوبیداری هستیم و زمانی که صبح از خواب بلند میشویم و کمی گیجی را در خود احساس میکنیم تجربه میکنیم.
بهطور آگاهانه نیز ما میتوانیم با ریلکسیشن و مراقبه و یا خود هیپنوتیزم خود را به سطح آلفا ببریم یا اینکه با استفاده از کلام هیپنوتیزمی که در ان ال پی این ساختارهای کلامی از دکتر میلتون اریکسون گرفتهشده
و دارای فرمت خاصی میباشد افراد را به سمت آلفا یا همان خلسه هیپنوتیزمی و ترانس هدایت کنیم.
برای شناخت بیشتر حتماً مقاله هیپنوتیزم چیست را مطالعه کنید و مقاله خود هیپنوتزم چیست نیز به شما کمک میکند تا نحوه هیپنوتیزم کردن خود و دسترسی به ناخودآگاه را یاد بگیرید و بهراحتی انجام دهید.
4- سطح تتا: در این سطح فرکانسهای مغزی بین 4 تا 7 هرتز میباشد که ما در حالت خواب سبک قرار داریم.
5- سطح دلتا: در این سطح فرکانسهای مغزی بین 5/0 تا 4 هرتز میباشد که ما در حالت خواب عمیق قرار داریم.
برای ایجاد تغییرات پایدار و اثربخش در مدتزمان کوتاهتر نیاز داریم تا زبان و عملکردهای ذهن و مغز که شامل ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه میشوند را بشناسیم
و متوجه شدیم راه نفوذ به ناخودآگاه سطح آلفا میباشد که ما قادریم بهصورت آگاهانه با خود هیپنوتیزم یا دگر هیپنوتیزم خودمان یا افراد دیگر را به سطح آلفا هدایت کنیم و به منابع ناخودآگاه دسترسی پیدا کنیم و یا اینکه خواستهها و اهداف یا برنامههای جدیدی که میخواهم را در حالت آلفا بهطور مستقیم با استفاده از زبان کلامی و تن صدای آلفا در هسته ضمیر ناخودآگاه قرار دهیم.
ازآنجاکه ناخوداگاه مکانیزم بسیار دقیقی برای انجام برنامههای موجود در خودش دارد شروع میکند برنامه جدیدی که ما در آن نصب کردیم را بهصورت بسیار دقیق در جهان بیرون ما از طریق نظام و قانونمندیهای جهان خلق نماید،
این تفاوت ان ال پی با سایر علوم میباشد
چراکه ما مستقیماً به سمت ناخودآگاه میرویم تا تغییرات را ایجاد کنیم